از دیدگاه مورخان و محققان تمدن، تعریف هوش ممکن است بسته به زمینه و دوره خاص مورد بررسی متفاوت باشد. بااینحال، آنها اغلب هوش را بهعنوان یک مفهوم گسترده بررسی میکنند که دستاوردهای فکری و پیشرفتهای جوامع مختلف در طول تاریخ را در بر میگیرد.
مورخان و دانشمندان تمدن با مطالعه تحولات فکری و فرهنگی تمدنها در طول زمان به کشف هوش میپردازند. آنها بر زمینههایی مانند پیشرفت علمی، نوآوریهای تکنولوژیکی، دستاوردهای هنری، ایدههای فلسفی و پیشرفتهای اجتماعی تمرکز میکنند.
هوش، در این زمینه، صرفاً به افراد نسبت داده نمیشود، بلکه بهعنوان دانش جمعی، خلاقیت و ظرفیت حل مسئله یک جامعه یا تمدن تلقی میشود. این شامل توانایی جوامع برای تولید، انباشت، و انتقال دانش و بهکارگیری آن در حوزههای مختلف است.
علاوه بر این، مورخان و دانشمندان تمدن به دنبال درک این هستند که چگونه هوش مسیر تاریخ بشر را شکل داده و بر پویاییهای اجتماعی تأثیر گذاشته است. آنها تأثیر دستاوردهای فکری را بر جامعه، سیاست، اقتصاد و ارزشهای فرهنگی بررسی میکنند. آنها همچنین تعاملات و تبادل دانش بین تمدنهای مختلف و تأثیر آنها بر پیشرفت فکری را موردتوجه قرار میدهند.
در اصل، تعریف هوش از دیدگاه دانشمندان تاریخ و تمدن بر دستاوردهای فکری جوامع، انباشت و انتقال دانش، و پیامدهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی گستردهتر این پیشرفتهای مبتنی بر هوش متمرکز است.