هوارد گاردنر در قراردادن این نوع هوش در زمرهی هوشهای دیگر تردید دارد؛ اما از آن با عنوان “توجه به مسائل غایی انسان” نام میبرد. این هوش بیانگر تمایل انسان به طرح و جستجوی پاسخ برای پرسشهای بنیادی دربارهی وجود و هستی است. هوش وجودگرایانه، انسان را بهسوی شناخت و درک جهان ماورای فیزیک میکشاند.
هوش هستیگرا، شامل حساسیت و استعداد برای درگیرشدن با پرسشهای عمیق دربارهی هستی انسان، مانند معمای زندگی، مفهوم مرگ وزندگی و پیدایش و آفرینش انسان در عرصه حیات و چراییِ هستی است.